ترجمه مقاله

پوچ

puč

۱. میان‌تهی؛ بی‌مغز: ◻︎ حدیث پوچ‌گویان بی‌تٲمل بر زبان آید / کف بی‌مغز هرگز در دل دریا نمی‌ماند (صائب: ۹۳۱).
۲. ویژگی میوه یا دانه‌ای که میانش خالی باشد و مغز نداشته باشد؛ کاواک؛ کاوک.

بیاساس، بیبنیاد، بیفایده، بیمعنی، بیهوده، پوک، تهی، چرند، خالی، صفر، کشکی، مزخرف، میانتهی، واهی، هجو، هیچ، یاوه

ترجمه مقاله