پهلوبندیلغتنامه دهخداپهلوبندی . [ پ َ ب َ ] (حامص مرکب )مدد مالی بکسی . کمک و مساعدت مالی نسبت بزیردستی .
پهلوبندیفرهنگ فارسی عمید۱. کمک و مدد مالی که کسی از دیگری بگیرد.۲. کمک و مساعدت که کسی به دیگری بکند تا چیزدار شود.
طول بستارconcluded lengthواژههای مصوب فرهنگستانطول پهلویی که اندازهگیری نمیشود، ولی برای اینکه شبکه تماماً متشکل از مثلث باشد، در شبکۀ سهپهلوبندی که در ابتدا شامل یک شکل غیرمثلثی بوده است، گنجانده میشود
سهپهلوبندیtrilaterationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مثلثبندی که در آن موقعیت نقاط را با اندازهگیری سهپهلوی مثلثهای تشکیلشده بین نقاط تعیین میکنند
شبکۀ سهپهلوبندیtrilateration networkواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شبکۀ نقشهبرداری که در آن نقاط نقشهبرداری با روش سهپهلوبندی تعیین موقعیت شدهاند