پرسوزوگدازفرهنگ فارسی عمید۱. پر از سوزش؛ دارای سوزش بسیار.۲. آنکه بسیار آهوناله و بیتابی کند؛ پرتبوتاب.
سوزانفرهنگ مترادف و متضاد۱. آتشین، حار، داغ، سوزنده، گرم، محترق، مشتعل، ملتهب ۲. تبدار ≠ بارد ۳. پرسوزوگداز، پرسوز، سوزناک ۴. شدید، زایدالوصف