لغتنامه دهخدا
پالیک . (اِ مرکب ) (شاید از «پا» بمعنی پای ، رِجل و«لیک » ادات نسبت باشد) شم . چارق . پای افزار از چرم گاو و رشته ها در او بسته . (لغت نامه ٔ اسدی ). پای افزار از چرم گاو و رشته ها در او بسته بموضع و در آذربایجان آنرا شم خوانند. (فرهنگ اسدی نسخه ٔ نخجوانی ). پای افزار بود، به