ترجمه مقاله

پالاهنگ

pālāhang

۱. افسار.
۲. کمند؛ بند؛ ریسمان.
۳. ریسمانی که به افسار اسب ببندند: ◻︎ در پناه خِرَد نشین که خرد / گردن آز راست پالاهنگ (خاقانی: ۸۹۷).

پالهنگ، قید، کمند، مقود، یوغ

ترجمه مقاله