ترجمه مقاله

وابسته

vābaste

۱. ویژگی آنچه مربوط و متعلق به چیز دیگر است؛ مرتبط.
۲. (اسم) خویش؛ نزدیک؛ فامیل.
۳. نیازمند؛ بسته: زندگی او وابسته به آن قرص بود.

۱. خویش، خویشاوند، قریب، قوم، متعلق، منسوب
۲. غیرمستقل
۳. بسته، متوقف، مربوط، مشروط، منوط، موقوف
۴. تابع، مطیع، منقاد
۵. پابند، طفیلی، متصل، مرتبط، ملحق
۶. اتاشه، ≠ مستقل

ترجمه مقاله