هلیلهلغتنامه دهخداهلیله . [ هََ لی ل َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان بوشهر که 584 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول عمده اش غله و صیفی و کار مردم ماهیگیری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
هلیلهلغتنامه دهخداهلیله . [ هََ لی ل َ / ل ِ ] (اِ) اهلیلج . هلیلج . از درختان نواحی حاره است که میوه اش مصرف طبی دارد و آن چند نوع است : هلیله ٔ بزرگ که کابلی گویند، هلیله ٔ زرد و بلیله . درخت آن کوچک چون سیب و به و آلو و برگ آن کوچکتر و دراز چون برگ بید. (یا
هلیلهفرهنگ فارسی عمید۱. میوهای خوشهای کوچک از خانوادۀ بادام بهرنگ زرد که مصرف دارویی دارد.۲. درختی بزرگ با برگهای دراز و باریک که در هندوستان میروید و میوۀ هلیله از آن بهدست میآید.
هلیلهفرهنگ فارسی معین(هَ لِ) (اِ.) درختی از تیرة کمبرتاسه و از ردة دولپه ای ها که دارای میوة بیضوی شکلی به اندازة یک سنجد ریز است . میوة این گیاه مصرف طبی دارد و خشک شدة آن را به عنوان قابض به کار می برند، این گیاه خاص نواحی حاره است .
هلیلهگویش اصفهانی تکیه ای: -------- طاری: halila طامه ای: -------- طرقی: halila کشه ای: -------- نطنزی: --------
اللـه اللـهفرهنگ فارسی عمید۱. زنهار؛ زینهار؛ الحذر؛ بترس از خدا. Δ در مقام تحذیر و هنگامی که کسی سخنی بگوید یا کاری کند که روا نباشد استعمال میشود.۲. تو را به خدا؛ برای خدا. Δ در مقام اصرار به کار میرود.۳. عجبا؛ شگفتا. Δ در مقام تعجب و تحیر از شگفتی و عظمت چیزی میگویند.
حلیلةلغتنامه دهخداحلیلة. [ ح َ ل َ ] (ع اِ) زوجه . (از منتهی الارب ). منکوحة. زن منکوحة. (آنندراج ) (غیاث ). همسر. جفت . زن . (دهار). ج ، حلایل . (مهذب الاسماء). || زن هم منزل . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
هلیلةلغتنامه دهخداهلیلة. [ هََ ل َ ] (ع اِ) زمین باران رسیده که گردش همچنان خشک باشد. (منتهی الارب ).
اهلیلجلغتنامه دهخدااهلیلج . [ اِ لی ل ِ / ل َ ] (معرب ، اِ) مأخوذ از هلیله ٔ فارسی و به معنی آن . (ناظم الاطباء). معرب هلیله . (غیاث اللغات ). هلیله . (از منتهی الارب ). رجوع به هلیله شود.
اهلیلجیلغتنامه دهخدااهلیلجی . [ اِ لی ل ِ ] (ص نسبی ) بشکل اهلیلج . هر چیز که مانند هلیله باشد. (ناظم الاطباء). بشکل هلیله . بصورت اهلیلج . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || منسوب است به هلیله . ساخته شده از هلیله . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || در اصطلاح علم مساحت شکلی خاص است و آنچنان باشد که اگر