هشتملغتنامه دهخداهشتم . [ هََ ت ُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) آنچه در مرتبه ٔ هشت قرار گیرد، پیش از نُه و پس از هفت .
آستیملغتنامه دهخداآستیم . (اِ) چرک . ریم . ستیم . هَو. سیم در جراحت . || آستین . || دهان ظروف و اوانی . (برهان ). || اَستر یا آستر. (فرهنگ محمد هندوشاه از شعوری ).
اشتملغتنامه دهخدااشتم . [ اِ ت ِ ] (اِ) چرک خونی که از زخم پالاید. (ناظم الاطباء). این کلمه در برهان نیست و شاید مخفف استیم و اشتیم باشد. رجوع به اشتیم شود.
اشتیملغتنامه دهخدااشتیم . [ اَ ] (اِ) چرک و ریمی را گویند که در جراحت باشد. (برهان ). استیم . و رجوع به استیم شود.
هشتمیلغتنامه دهخداهشتمی .[ هََ ت ُ ] (ص نسبی ، اِ) (از: هشتم ، عدد ترتیبی + -ی ، پسوند نسبت ) هشتم . آنکه پس از هفتمی قرار دارد.
هشتمیلغتنامه دهخداهشتمی .[ هََ ت ُ ] (ص نسبی ، اِ) (از: هشتم ، عدد ترتیبی + -ی ، پسوند نسبت ) هشتم . آنکه پس از هفتمی قرار دارد.
رامسس هشتملغتنامه دهخدارامسس هشتم . [ س ِ س ِ هََ ت ُ ] (اِخ ) اوزیمارع اوخنامن . از فراعنه ٔ مصر قدیم و از خاندان بیستم که سلطنت کوتاهی داشته است . رجوع بتاریخ مصر قدیم ص 27 شود.
شارل هشتملغتنامه دهخداشارل هشتم . [ ل ِ هََ ت ُ ] (اِخ ) معروف به مهربان پسرلوئی یازدهم و شارلوت دو ساووا. وی بسال 1470م . در قصبه ٔ آمبواز تولد و بسال 1498 م . وفات یافت . در سال 1483 م . به پادش
ژان هشتملغتنامه دهخداژان هشتم . [ ن ِ هََ ت ُ ] (اِخ )پاپ مسیحی . مولد حدود سال 820 و وفات بسال 882 م .
ژان هشتملغتنامه دهخداژان هشتم . [ ن ِ هََ ت ُ ] (اِخ )پالئولگ . امپراطور مشرق (1425 - 1448 م .)، متولد بسال 1390 م . پسر مانوئل .