نتلغتنامه دهخدانت . [ ن َت ت ] (ع مص ) پرباد گردیدن منخرین و منتفخ شدن آن از خشم . (از منتهی الارب ) (از معجم متن اللغة). نتیت . (معجم متن اللغة). رجوع به نتیت شود.
نتلغتنامه دهخدانت . [ ن ُ ] (فرانسوی ، اِ) نوت . یادداشت . تذکره .تبصره . || الفبای مخصوص موسیقی که تعدادشان هفت تاست . نشانه هائی که بوسیله ٔ آنها اصوات موسیقی را نشان دهند. (از فرهنگ فارسی معین ). نوتها روی پنج خط موازی افقی که به خطوط حامل موسوم است ، نوشته می شوند و عبارتند از: دو، رِ،
نتفرهنگ فارسی عمید۱. (موسیقی) نشانههای گرافیکی نمایندۀ صدا در نظام خطوط حامل که هفت نشانه با نامهای دو، رِِ، می، فا، سِل، لا، و سی هستند.۲. (موسیقی) صدایی که هر یک از این نشانه ها نمایندۀ آن است.۳. خلاصهای از یک کتاب، جزوه، یا سخنرانی؛ یادداشت.
نُت 1noteواژههای مصوب فرهنگستانهریک از نشانههای مختلفی که برای ثبت اصوات و سکوتهای موسیقایی و ویژگیهای آنها نزد اقوام گوناگون در دورههای مختلف به کار رفته باشد
سرِ نُتnote headواژههای مصوب فرهنگستانبخش اصلی نماد نُت که محل آن روی حامل نشاندهندۀ زیروبمی نغمه است
نت گرفتهstopped noteواژههای مصوب فرهنگستان1. صدایی که نوازنده در هنگام نواختن هورن یا ترمپت با قرار دادن دست خود در برابر یا درون شیپورۀ ساز، تولید میکند 2. نتی که با گرفت یا پردهگیری تولید میشود متـ . صوت گرفته stopped tone
نُت میدیMIDI noteواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیام مسیر میدیِ دوقسمتی که قسمت اول آن فرمانِ روشن شدن و قسمت دوم آن فرمانِ خاموش شدن است
نُت نقطهدارdotted noteواژههای مصوب فرهنگستاننُتی که در سمت راست آن یک نقطه میگذارند و ارزش زمانی آن یکونیم برابر حالت بدون نقطۀ آن است
نتوانستگیلغتنامه دهخدانتوانستگی . [ ن َ ت َ ن ِ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) ناتوانی . عدم توانائی . مقابل توانستگی : خرق ؛نتوانستگی مرد عمل و حیله ٔ کار را. (منتهی الارب ).
نتوانستنلغتنامه دهخدانتوانستن . [ ن َ ت َن ِ ت َ / ن َت ْ ن ِ ت َ ] (مص منفی ) ناتوانستن . عدم قدرت و توانائی . مقابل توانستن . رجوع به توانستن شود.
نتینلغتنامه دهخدانتین . [ ن َ ] (ع ص ) چیزی که در آن بوی بد آید. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). آنچه بدبو شده باشد. (از اقرب الموارد). نتن . رجوع به نتن شود.
نتنبیدنیلغتنامه دهخدانتنبیدنی . [ ن َ تُم ْ دَ ] (ص لیاقت ) که تنبیدنی و خراب شدنی نیست . که محکم اساس و استوار است . مقابل تنبیدنی .
نغمۀ پهلوییneighbouring tone, auxiliary toneواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نت گذر که به نت مبدأ باز میگردد
نتوانستگیلغتنامه دهخدانتوانستگی . [ ن َ ت َ ن ِ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) ناتوانی . عدم توانائی . مقابل توانستگی : خرق ؛نتوانستگی مرد عمل و حیله ٔ کار را. (منتهی الارب ).
نتوانستنلغتنامه دهخدانتوانستن . [ ن َ ت َن ِ ت َ / ن َت ْ ن ِ ت َ ] (مص منفی ) ناتوانستن . عدم قدرت و توانائی . مقابل توانستن . رجوع به توانستن شود.
نتینلغتنامه دهخدانتین . [ ن َ ] (ع ص ) چیزی که در آن بوی بد آید. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). آنچه بدبو شده باشد. (از اقرب الموارد). نتن . رجوع به نتن شود.
نتنبیدنیلغتنامه دهخدانتنبیدنی . [ ن َ تُم ْ دَ ] (ص لیاقت ) که تنبیدنی و خراب شدنی نیست . که محکم اساس و استوار است . مقابل تنبیدنی .
داونانتلغتنامه دهخداداونانت . [ وِ ] (اِخ ) سر ویلیام داونانت از شعراء انگلیس است . در 1605 بزاده و در 1666 م . درگذشته است و اشعار بسیار دارد. || پسر وی چارلز داونانت در امور سیاسی و علم ثروت تألیفاتی دارد. (قاموس الاعلام ترکی
دریای پنتلغتنامه دهخدادریای پنت . [ دَرْ ی ِ پ ُ ] (اِخ ) دریای پونت . دریای سیاه . بحر اسود. رجوع به دریای پونت شود.
دریای پونتلغتنامه دهخدادریای پونت . [ دَرْ ی ِ پ ُ ] (اِخ ) دریای پنت . دریای سیاه . بحر اسود. رجوع به دریای سیاه و تاریخ ایران باستان ج 1 ص 593 و ج 2 ص 1686 شود.<
حزونتلغتنامه دهخداحزونت . [ ح ُ ن َ ] (ع مص )درشت شدن جای و زمین . درشتی زمین . (منتهی الارب ). خشونت در زمین . درشت شدن زمین . (تاج المصادر بیهقی ).