نایژهفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) هریک از شاخههای نای که درون شش قرار دارد.۲. [قدیمی] هرچیزی که مانند نی باشد.۳. [قدیمی] لولۀ ابریق و هر لولۀ باریک که آب از آن عبور کند.
نایژهلغتنامه دهخدانایژه .[ ژَ / ژِ ] (اِ مصغر) (از: نای + ژه = چه ، پسوند تصغیر) نایزه . نایچه . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نی کوچک . (فرهنگ نظام ). نی خرد و کوچک . (ناظم الاطباء).این لغت در اصل نایچه بود یعنی نی کوچک و چون ژای پارسی با جیم تبدیل می یابد، م
نایژهbronchusواژههای مصوب فرهنگستانگذرگاه هوایی ششها، پس از نای، که دیوارۀ آن دارای غضروف و غدههای مخاطی است * مصوب فرهنگستان اول
ابعاد نهاییfinished size, neat size, finished measure, net measure, net size, target sizeواژههای مصوب فرهنگستانابعاد چوب پس از ماشینکاری
سحابی نِی ـ آلنNey-Allen Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانچشمۀ گستردهای از گسیل فروسرخ که در سحابی جبار و در نزدیکی ذوزنقه واقع شده است
کِهکِشَندneap tideواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین گسترۀ کشندی ماهانه، در زمان تربیع ماه و هنگامی که اثر ماه، اثر خورشید را خنثی کند
رأی نامخوانroll-call vote, roll-call voting, roll call/ rollcall/ roll-call/ roll calls, vote by yeas and nays, yeas and nays, yea-and-nay rollcall, call of the voteواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رأی شمارشی که در آن هر رأیدهنده با خوانده شدن نامش رأی خود را اعلام میکند و به نام او ثبت میشود
نایژهآواییbronchophonyواژههای مصوب فرهنگستانصوتهای کلامی که با انتقال از راه نایژهها با گوشی پزشکی شنیده شود
نایژهبینیbronchoscopyواژههای مصوب فرهنگستانمعاینه و بررسی داخل نای و نایژهها و انجام اقدامات تشخیصی و درمانی با استفاده از نایژهبین
نایژهفراخیbronchiectasisواژههای مصوب فرهنگستانبیماری مزمن گشاد شدن نایژهها که با تنفس بدبو همراه است
نایژه کردنلغتنامه دهخدانایژه کردن . [ژَ / ژِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آب چکیدن . چکیدن آب . (برهان قاطع). تقطیر کردن آب . (ناظم الاطباء). || نایژه ساختن . به شکل لوله یا قیف درآوردن : صبغ؛ نایژه ساختن انگشت را بر خنور به وقت ریختن آنچه باشد از وی به خنور دیگر. (صراح ).
نایژه گشادنلغتنامه دهخدانایژه گشادن . [ ژَ / ژِ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) جاری کردن . روان ساختن . رجوع به نایژه شود : چون طلب شه ره گریزش بربست نایژه بگشاد حوض رنگ رزان را. بوالفرج رونی .تا بر دهن خشک جهان نای
تنگکنندۀ نایژهbronchoconstrictorواژههای مصوب فرهنگستانویژگی عاملی که موجب تنگ شدن راههای هوایی شش میشود