نایچهلغتنامه دهخدانایچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مصغر نای . نای کوچک . (ناظم الاطباء). نَیچه . رجوع به نیچه شود. || نی کوچکی که جولاه به کارمی برد. || نوعی از مار. (ناظم الاطباء).
ابعاد نهاییfinished size, neat size, finished measure, net measure, net size, target sizeواژههای مصوب فرهنگستانابعاد چوب پس از ماشینکاری
سحابی نِی ـ آلنNey-Allen Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانچشمۀ گستردهای از گسیل فروسرخ که در سحابی جبار و در نزدیکی ذوزنقه واقع شده است
کِهکِشَندneap tideواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین گسترۀ کشندی ماهانه، در زمان تربیع ماه و هنگامی که اثر ماه، اثر خورشید را خنثی کند
رأی نامخوانroll-call vote, roll-call voting, roll call/ rollcall/ roll-call/ roll calls, vote by yeas and nays, yeas and nays, yea-and-nay rollcall, call of the voteواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رأی شمارشی که در آن هر رأیدهنده با خوانده شدن نامش رأی خود را اعلام میکند و به نام او ثبت میشود
نایچه بندیلغتنامه دهخدانایچه بندی . [ چ َ / چ ِ ب َ ] (حامص مرکب ) نایچه سازی . شغل نایچه بند. (ناظم الاطباء).
نایچه بندیلغتنامه دهخدانایچه بندی . [ چ َ / چ ِ ب َ ] (حامص مرکب ) نایچه سازی . شغل نایچه بند. (ناظم الاطباء).