ناوانیدنلغتنامه دهخداناوانیدن . [ دَ ] (مص ) (از: ناو + انیدن ، پسوند مصدر متعدی ) متعدی ناویدن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). خم کردن . خم دادن . (آنندراج ) (برهان قاطع). خمانیدن . کج کردن . (ناظم الاطباء): تتابع؛ ناوانیدن باد سر گیاه را. (منتهی الارب ). || مانده گردانیدن . (برهان قاطع) (آنندرا
تتایعلغتنامه دهخداتتایع. [ ت َ ی ُ ] (ع مص ) اقدام کردن در امری برخلاف مردم . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). || بر روی درافتادن و تمادی و سرعت نمودن در شر. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). بر روی درافتادن در بدی و سرعت نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ستیهیدن در چیزی . (از قطر ا