ترجمه مقاله

مهیمن

mohaymen

۱. از نام‌های باری‌تعالی.
۲. [قدیمی] ایمن‌کننده.
۳. [قدیمی] گواهِ صادق.
۴. [قدیمی] نگهبان.

حارس، حافظ، محافظ، مراقب، مستحفظ

ترجمه مقاله