لغتنامه دهخدا
مطارحة. [ م ُ رَ ح َ ] (ع مص ) مسئله بر یکدیگر افکندن . (تاج المصادر بیهقی ). با کسی سخن فااوگندن . (زوزنی ). با کسی سخن گفتن . (غیاث ) (آنندراج ). مطارحةالکلام ؛ با هم سخن درافکندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مشورت نمودن . (از غیاث ) (آنندراج ) <spa