مصابرهلغتنامه دهخدامصابره . [ م ُ ب َ / ب ِ رَ / رِ ] (از ع ، مص ) مصابرت . مصابرة. (یادداشت مؤلف ). رجوع به مصابرت و مصابرة شود.
مصابرةلغتنامه دهخدامصابرة. [ م ُ ب َ رَ ] (ع مص ) همدیگر شکیبایی کردن . (منتهی الارب ). شکیبایی کردن . (آنندراج ). با کسی به صبر نبرد کردن . (ترجمان القرآن جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). و رجوع به مصابرت شود.
رَابِطُواْفرهنگ واژگان قرآن با يکديگر پيوند و ارتباط برقرار کنيد(رابطوا مرابطه از نظر معنا اعم از مصابره است ، چون مصابره عبارت بود از وصل کردن نيروي مقاومت افراد جامعه در برابر شدائد و مرابطه عبارت است از همين وصل کردن نيروها ، اما نه تنها نيروي مقاومت در برابر شدائد ، بلکه همه نيروها و کارها ، در جميع شؤون زندگي ديني ، چه د
مصابرتلغتنامه دهخدامصابرت . [ م ُ ب َ / ب ِ رَ ] (از ع ، مص ) اصطبار. مصابره . مصابرة. صبر ورزیدن . صبر نمودن در کارها. (یادداشت مؤلف ). صبر کردن . (غیاث ). صبر. شکیبایی .- مصابرت کردن ؛ شکیبایی کردن . شکیب به کار بردن .- <span
مصابرةلغتنامه دهخدامصابرة. [ م ُ ب َ رَ ] (ع مص ) همدیگر شکیبایی کردن . (منتهی الارب ). شکیبایی کردن . (آنندراج ). با کسی به صبر نبرد کردن . (ترجمان القرآن جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). و رجوع به مصابرت شود.
صَابِرُواْفرهنگ واژگان قرآنبه اتفاق يکديگر صبر پيشه کنيد (مصابره عبارت است از اينکه جمعيتي به اتفاق يکديگر اذيتها را تحمل کنند و هر يک صبر خود را به صبر ديگري تکيه دهد و در نتيجه برکاتي که در صفت صبر هست دست به دست هم دهد و تاثير صبر بيشتر گردد واين از معاني باب مفاعله است )