ترجمه مقاله

مسموم

masmum

۱. زهرآلود.
۲. دارای اثرات زیانبار و ناخوشایند: فضای مسموم سیاسی.

۱. زهرآلود، زهردار، زهرآگین، زهری، سمآلود، سمی
۲. زهرخورده، سمخورده
۳. چیزخور
۴. مشوب
۵. زیانبار

ترجمه مقاله