ترجمه مقاله

مستهلک

mostahlak

نیست‌شده؛ نابودشده.

۱. نیستشده، نحوشده، نابود، نابودشده، نابودگردیده، معدوم، ازمیانرفته
۲. پرداختتدریجی دین

فرسوده

ترجمه مقاله