ترجمه مقاله

مستحفظ

mostahfez

۱. یادگیرنده.
۲. محافظت‌کننده؛ نگهدارنده؛ نگهبان.

پاسبان، پاسدار، حارس، دربان، سرایدار، قراول، گارد، محافظ، مراقب، مهیمن، نگهبان

ترجمه مقاله