ترجمه مقاله

محب

moheb[b]

دوست‌دارنده؛ دوستدار.

حبیب، دوست، دوستدار، عاشق، ود، هواخواه، هوادار، یار ≠ خصم، دشمن، عدو، مخالف

ترجمه مقاله