ماموتلغتنامه دهخداماموت . (اِ) کلمه ای است روسی ، مأخوذ از زبان مردم سیبری . فیل فسیل شده ٔ عهد چهارم معرفةالارضی است که اجساد کامل این حیوان در میان یخهای سیبری بدست آمده . پوست این حیوان پوشیده از پشم هائی همانند پشم گوسفند است . عاج یا وسیله ٔ دفاعی این حیوان بزرگ و خمیده است و در حدود <sp
ماموتفرهنگ فارسی عمیدنوعی فیل با موهای بلند و عاج پیچیده که در دوران چهارم زمینشناسی زندگی میکرده و نسل آن منقرض شده است.
ماموتفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) گونه ای فیل فسیل شده که در ابتدای دوران چهارم در اروپا و شمال آسیا می زیسته و بدنش پوشیده از موهای طویل بوده و عاج طویل و پیچیده ای داشته است .
مأموتلغتنامه دهخدامأموت . [م َءْ ] (ع ص ) اجل مأموت ؛ مدت معین و موقت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مأمودلغتنامه دهخدامأمود. [ م َءْ ] (ع ص ) امد مأمود؛ غایت منتهی الیه . (منتهی الارب ). امد مأمود؛ منتهی الیه . (اقرب الموارد). لهذا الامر امد مأمود؛ این کار دارای انتهائی است که بدان منتهی می شود. (ناظم الاطباء).
موموتلغتنامه دهخداموموت . [ م َ مو ] (ع ص ) شیئی موموت ؛ چیزی شناخته و اندازه کرده . (منتهی الارب ، ماده ٔ وم ت ) (از آنندراج ). چیز تقدیرشده . (از ناظم الاطباء).
مأموتلغتنامه دهخدامأموت . [م َءْ ] (ع ص ) اجل مأموت ؛ مدت معین و موقت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).