ترجمه مقاله

لنگر

langar

۱. آهن و زنجیر بسیار‌سنگین که کشتی را با آن از حرکت باز‌می‌دارند.
۲. آلتی که از ساعت‌های دیواری آویزان می‌کنند و با تکان خوردن متناوب آن چرخ‌های ساعت به حرکت در‌می‌آید، پاندول.
۳. ‹لنگری› [قدیمی] جای وسیع برای پذیرایی مهمانان و طعام دادن به مردم.
۴. [قدیمی] سینی بزرگی که در آن ظرف‌های غذا را می‌گذارند و نزد مهمانان می‌برند.
۵. [قدیمی] خانقاه.
⟨ لنگر انداختن: (مصدر لازم) [مقابلِ لنگر کشیدن]
۱. از حرکت باز‌داشتن کشتی با انداختن لنگر آن در آب؛ توقف کردن کشتی در بندر.
۲. [مجاز] اقامت طولانی داشتن در جایی.
⟨ لنگر برداشتن: (مصدر لازم)
۱. بیرون کشیدن لنگر کشتی از آب و کشتی را به حرکت در‌آوردن.
۲. [عامیانه، مجاز] حرکت کردن؛ جنبیدن.

۱. پاتوق، رباط
۲. خانگاه
۳. فواره، مطرحانی
۴. ضریح

ترجمه مقاله