لفافه

le(a)f[f]āfe

معنی

۱. آنچه روی چیزی بپیچند.
۲. آنچه چیزی در آن پیچیده شود؛ کارپیچ.

مترادف

۱. پوشش، غشا، محفظه، ملحفه
۲. کفن

جست‌وجوی دقیق

لفافه

فرهنگ فارسی عمید

۱. آنچه روی چیزی بپیچند.۲. آنچه چیزی در آن پیچیده شود؛ کارپیچ.

لفافه

فرهنگ فارسی معین

(لَ فِ) [ ع . لفافة ] (اِ.) پارچه ای که روی چیزی پوشند.

لفافه

جست‌وجوی هم‌آوا

لفافة

لفافة. [ ل ِ ف َ ] (ع اِ) جامه ٔ بیرونی که بر پا و مرده و جز آن پیچند. ج ، لفائف . (منتهی الارب ). || پای پیچ . پای تاوه . (مهذب الاسماء). || غلاف جامه و پوشش چیزی . || غلاف خوشه . (مهذب الاسماء). || لفاف : همه زیر کرباسها کرده بندلفافه بر او ب

در لفافه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

veiled

لفافه دار کردن

دیکشنری فارسی به عربی

لف

در لفافه قرار دادن

دیکشنری فارسی به عربی

اريکة

لفائفی

لغت‌نامه دهخدا

لفائفی . [ ل َ ءِ ] (ع اِ) هو المعاء الدقیق و هو کثیر التلافیف جداً و هو من الامعاء الدقاق . (بحر الجواهر). جنین را سه غشاء است : یکی مشیمه است ،دوم غشائی است که آن را به تازی لفائفی گویند و سوم غشای رقیق است و مماس اوست . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).