ترجمه مقاله

لعبت

lo'bat

۱. هرچیزی که با آن بازی کنند؛ بازیچه؛ اسباب‌بازی؛ عروسک.
۲. [مجاز] دلبر؛ معشوق زیبا: ◻︎ گفته‌امت مدحتی، خوب‌تر از لعبتی / سخت نکوحکمتی، چون حکم‌بن معاذ (منوچهری: ۱۷).

۱. بازیچه، عروسک
۲. نیکو
۳. زیبا
۴. محبوب، معشوق
۵. اعجوبه، نادره
۶. بت، صنم

ترجمه مقاله