ترجمه مقاله

قربانی

qorbāni

۱. ویژگی حیوانی حلال‌گوشت مانندِ گاو، گوسفند، و شتر که در راه خدا ذبح شده و گوشت آن صدقه داده می‌شود: ◻︎ فدای جان تو گر من فدا شوم چه شود / برای عید بُوَد گوسفند قربانی (سعدی۲: ۵۹۷).
۲. آن‌که در اثر شرایط بسیار بد به‌طور ناخواسته کُشته یا دچار وضعیت بدی شود: قربانی زلزله، قربانی جامعهٴ نابسامان.

۱. بسمل، ذبح، ذبیح، فدیه
۲. ایثار، برخی، فدا، فداکاری
۳. قتل، کشتار

ترجمه مقاله