ترجمه مقاله

فراوان

farāvān

۱. بسیار؛ زیاد.
۲. [قدیمی] عمیق.

انبوه، بابرکت، بس، بسیار، بیحد، بیشمار، بینهایت، جزیل، خیلی، زیاد، شایگان، عدیده، کثیر، متراکم، معتنابه، وافر ≠ کم، نادر

ترجمه مقاله