فاخورلغتنامه دهخدافاخور. (اِ) نوعی از ریحان که ریحان الشیوخ گویند. (ناظم الاطباء). نوعی از گل است . (آنندراج ). برنجاسف ، بوی مادران و مرزنگوش ، نامهای دیگر آن است . لیث گوید: فاخور نوعی است از ریحان که او را مرو گویند، برگ او پهن باشد و از میانه ٔ سرها بیرون آید و سرها به هیأت دنب روباه بود
دیر فاخورلغتنامه دهخدادیر فاخور. [ دَ رِ ] (اِخ ) در اردن واقع است و محلی است که در آنجا مسیح از یوحنا معمودانی معمودیت کعب را پذیرفت . (از معجم البلدان ).
فاخوریلغتنامه دهخدافاخوری . (اِخ ) ارسانیوس پسر یوسف بن ابراهیم فاخوری . در بعبدا تولد یافت و تحصیلات خود را در لبنان به پایان رسانید. قصاید شاعران روزگار دیرین عرب را تا آنجا که توانسته بود گردآوری کرد. خود شعر می ساخت و دیری در مدرسه ٔ «مار عبداهرهریا» تدریس میکرد و شاگردانش همه از امتحان خوب
عمر فاخوریلغتنامه دهخداعمر فاخوری . [ ع ُ م َ رِ فا ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان فاخوری بیروتی . نویسنده ای آرام طبع بود. به سال 1314 هَ .ق . در بیروت تولد یافت و دروس حقوق را در پاریس آموخت و به شغل محامات پرداخت . وی به عضویت مجمع علمی عربی در دمشق برگزیده شد و سرانجا
فاخوریلغتنامه دهخدافاخوری . (اِخ ) ارسانیوس پسر یوسف بن ابراهیم فاخوری . در بعبدا تولد یافت و تحصیلات خود را در لبنان به پایان رسانید. قصاید شاعران روزگار دیرین عرب را تا آنجا که توانسته بود گردآوری کرد. خود شعر می ساخت و دیری در مدرسه ٔ «مار عبداهرهریا» تدریس میکرد و شاگردانش همه از امتحان خوب
دیر فاخورلغتنامه دهخدادیر فاخور. [ دَ رِ ] (اِخ ) در اردن واقع است و محلی است که در آنجا مسیح از یوحنا معمودانی معمودیت کعب را پذیرفت . (از معجم البلدان ).
عمر فاخوریلغتنامه دهخداعمر فاخوری . [ ع ُ م َ رِ فا ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان فاخوری بیروتی . نویسنده ای آرام طبع بود. به سال 1314 هَ .ق . در بیروت تولد یافت و دروس حقوق را در پاریس آموخت و به شغل محامات پرداخت . وی به عضویت مجمع علمی عربی در دمشق برگزیده شد و سرانجا
طیب الریحلغتنامه دهخداطیب الریح . [ طَی ْ ی ِ بُرْ ری ] (ع اِ مرکب ) رشته هائی که در میان گل فاخور است .
فاخوریلغتنامه دهخدافاخوری . (اِخ ) ارسانیوس پسر یوسف بن ابراهیم فاخوری . در بعبدا تولد یافت و تحصیلات خود را در لبنان به پایان رسانید. قصاید شاعران روزگار دیرین عرب را تا آنجا که توانسته بود گردآوری کرد. خود شعر می ساخت و دیری در مدرسه ٔ «مار عبداهرهریا» تدریس میکرد و شاگردانش همه از امتحان خوب
دیر فاخورلغتنامه دهخدادیر فاخور. [ دَ رِ ] (اِخ ) در اردن واقع است و محلی است که در آنجا مسیح از یوحنا معمودانی معمودیت کعب را پذیرفت . (از معجم البلدان ).