لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمرو اسدی . مکنی به ابی ملعب . صحابی و به کنیت خود معروف است . ابن ماکولا، به تبعیت مرزبانی وابن قانع و ابن مندة و گروهی دیگر او را عرفطةبن نضلة گفته اند و عسقلانی نیز گوید که حارث باین نام مشهورتر است . و مادر پدر او از وی نقل کند که ابومکعت گفت بخدم