لغتنامه دهخدا
شطن . [ ش َ ] (ع مص ) بستن چیزی را به رسن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ببستن چهارپای به رسن . (تاج المصادر بیهقی ). || مخالفت کردن صاحب خود را به قصد و اراده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || داخل شدن در زمین خوا