شکازلغتنامه دهخداشکاز. [ ش َک ْ کا ] (ع ص ) آنکه او را از سخن گفتن به زنان انزال آیدش بی آنکه مخالطت کند. || آنکه نزد جماع حدث کند و پیش از ادخال انزال نماید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || آنکه بر شراب بدخویی و جنگجویی کند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کسی که چون مست شود بدخوی
شکاصلغتنامه دهخداشکاص . [ ش ِ ] (ع ص ) زن ناهمواردندان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). آنکه دندانهای وی ناهموار و برآمده باشد. (از ناظم الاطباء).
ژوراسیکفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) دومین دوره از مزوزوئیک از دوران زمین شناسی که دریا کم عمق بوده و ماسه سنگ و سنگ های رستی رسوب کرده و لایه های ذغال سنگ پدید آمده است . در دریاها و خشکی ها و هوا خزندگان بسیار وجود داشته است . موجودات گیاهی مشتمل بر سیکاس ها، مخروطیان و سرخس های درختی نیز موجود بوده است .