سیزده به درفرهنگ فارسی عمیدمراسمی که در روز سیزدهم فروردین در ایران برگزار میشود و مردم به خارج شهر و به باغ و صحرا میروند و آن روز را به شادی، تفریح، و با انواع بازیها میگذرانند و به اصطلاح نحسی سیزده را در میکنند.
سیجیدهلغتنامه دهخداسیجیده . [ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) مهیا ساخته و آراسته . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به سیچیدن شود.
سیزدهلغتنامه دهخداسیزده . [ دَه ْ ] (عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) عدد ترتیبی . ده بعلاوه ٔ سه . (ناظم الاطباء).
شجذةلغتنامه دهخداشجذة. [ش َ ذَ ] (ع ص ) باران نرم و ضعیف . (منتهی الارب ). باران ضعیف که از بغشه قویتر است . (از اقرب الموارد).
سجدةلغتنامه دهخداسجدة. [ س َ / س ِ دَ ] (ع مص ) سر بر زمین نهادن . (منتهی الارب ). پیشانی بر زمین نهادن . (مهذب الاسماء) : سر از سجده برداری و این شراب کشی یاد فرخنده رخ مهتری . منوچهری .سر بر زمین
سجدةلغتنامه دهخداسجدة. [ س َ دَ ] (اِخ ) نام سوره ای از قرآن است و آن سی آیه است . پس از لقمان و پیش از احزاب . || و نیز سجده نام دیگر سوره ٔ «فصلت » چهل و یکمین سوره ، پس از مؤمن و پیش از شوری است .
سیزدهلغتنامه دهخداسیزده . [ دَه ْ ] (عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) عدد ترتیبی . ده بعلاوه ٔ سه . (ناظم الاطباء).
سیزدهلغتنامه دهخداسیزده . [ دَه ْ ] (عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) عدد ترتیبی . ده بعلاوه ٔ سه . (ناظم الاطباء).
نه سیزدهلغتنامه دهخدانه سیزده . [ ن ُه ْ دَه ْ ] (اِ مرکب ) نوعی از قمار که به هندی آن را نوتیری گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).