سَّلَامُفرهنگ واژگان قرآنسلامت و عافيت -عاري از آفات ظاهري و باطني - کسي که با سلام و عافيت برخورد کند ، نه با جنگ و ستيز ، و يا شر و ضرر .
سلاملغتنامه دهخداسلام . [ س َ ] (ع اِ) کلمه ٔ دعایی مأخوذ از تازی ، به معنی بهی که در درود بر کسی گویندیعنی سلامت و بی گزند باشید و نیز تهنیت و زندش و تحیت و درود و خیر و عافیت و تعظیم و تکریم و با فعل دادن ، کردن ، و زدن و گفتن آید. (از ناظم الاطباء). درودگفتن . تهنیت گفتن . (فرهنگ فارسی مع
سلاملغتنامه دهخداسلام . [ س ِ ] (ع مص ) صلح کردن و آشتی نمودن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
saluteدیکشنری انگلیسی به فارسیسلام، درود، احترام نظامی، سلام نظامی، سلام کردن، سلام دادن، سرلام کردن، تهنیت گفتن
salutesدیکشنری انگلیسی به فارسیسلام، درود، احترام نظامی، سلام نظامی، سلام کردن، سلام دادن، سرلام کردن، تهنیت گفتن
سلام دادنلغتنامه دهخداسلام دادن . [ س َ دَ ] (مص مرکب ) سلام کردن : چون دید پدر سلام دادش بس دلخوشی تمام دادش . نظامی .رجوع به سلام شود.