ترجمه مقاله

سارا

sārā

زبده؛ خالص؛ بی‌غش: زر سارا، عنبر سارا، مشک سارا: ◻︎ چه حاصل زآنکه دانی کیمیا را / مس خود را نکرده زرّ سارا (جامی۵: ۲۰۱).

۱. عنبرسارا، مشک
۲. بیغش، خالص ≠ ناخالص
۳. زبده

ترجمه مقاله