ترجمه مقاله

زودیاب

zudyāb

۱. زودیابنده.
۲. تیزهوش؛ هوشیار؛ باهوش؛ تیزفهم؛ تندفهم: ◻︎ همی‌بود تا زرد گشت آفتاب / نشست از بر بارۀ زودیاب (فردوسی: ۶/۴۲۶).

ترجمه مقاله