ترجمه مقاله

زده

zade

۱. زده‌شده.
۲. کوفته؛ آسیب‌دیده.
۳. فرسوده.
۴. ساییده و سوراخ‌شده.

۱. خورده، ضربتدیده، مصدوم، مضروب
۲. بیرغبت، بیمیل، دلزده، متنفر، منزجر، وازده
۳. بیدخورده
۴. بریده

ترجمه مقاله