زبرینلغتنامه دهخدازبرین . [ زَ ب َ ] (ص نسبی ) مقابل زیرین باشد. (آنندراج ). منسوب به زبر. ضد پایین .(ناظم الاطباء). اعلی . علوی . فوقانی . مقابل تحتانی : نیمه ٔ زبرینشان [ مردم سودان ] کوتاه است و نیمه ٔ زیرین دراز. (حدود العالم ). چون بزبرین پاره ٔ او شود حرکت او سوی
زبیریینلغتنامه دهخدازبیریین . [زُ ب َ ری یی ] (اِخ ) ج ِ زبیری در حالت نصب یا جر. نام چند طائفه است . رجوع به زبیریان و زبیریون شود.
جبرینلغتنامه دهخداجبرین . [ ج َ / ج ِ ] (اِخ ) لغتی است در جبرئیل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به جبرئیل شود.
جبرینلغتنامه دهخداجبرین . [ ج ِ ] (اِخ ) بیت جبرین . قریه ای است بین بیت المقدس و عسقلان . (از معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ). ده بزرگی است در سرزمین فلسطین در بیت المقدس جنب مشهد ابراهیم خلیل . (از اللباب فی تهذیب الانساب ).
جبرینلغتنامه دهخداجبرین . [ ج ِ ] (اِخ ) دهی است بناحیه ٔ غزاز. ازآن ده است احمد نحوی مقری ابن هبةاﷲ. (از منتهی الارب ). جبرانی ، منسوب به وی بر غیرقیاس . (از منتهی الارب ). یاقوت آرد: جَبرَین قورسطایا از قراء حلب در ناحیه غزازَ است . که آنرا جبرین شمالی هم نامند و برخلاف قیاس منسوب بدان را جب
زبرینهsupremumواژههای مصوب فرهنگستانبرای زیرمجموعهای مانند A از یک مجموعه مرتب S ، کوچکترین عضوی از S که از هیچ عضو A کوچکتر نباشد متـ . سوپرمم- کوچکترین کران بالا least upper bound
پارینهسنگی زبرینUpper Palaeolithicواژههای مصوب فرهنگستانبخش پایانی دوران پارینهسنگی که حدود چهل تا دههزار سال پیش آغاز میشود و مهمترین ویژگیهای آن استفاده از ابزارهای سنگی تیغهای و شکار جانوران بزرگ و تدفین اجساد و پیدایش هنر، مانند نقاشی کردن بر دیوارۀ غارهاست
تُنُکسازی زبرینthinning from above, high thinning, crown thinningواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تُنُکسازی که در آن گزینش و برداشت درختان در اُشکوب زبرین تودۀ جنگلی صورت میگیرد متـ . تُنُک کردن زبرین
زبرینهsupremumواژههای مصوب فرهنگستانبرای زیرمجموعهای مانند A از یک مجموعه مرتب S ، کوچکترین عضوی از S که از هیچ عضو A کوچکتر نباشد متـ . سوپرمم- کوچکترین کران بالا least upper bound
پارینهسنگی زبرینUpper Palaeolithicواژههای مصوب فرهنگستانبخش پایانی دوران پارینهسنگی که حدود چهل تا دههزار سال پیش آغاز میشود و مهمترین ویژگیهای آن استفاده از ابزارهای سنگی تیغهای و شکار جانوران بزرگ و تدفین اجساد و پیدایش هنر، مانند نقاشی کردن بر دیوارۀ غارهاست
تُنُکسازی زبرینthinning from above, high thinning, crown thinningواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تُنُکسازی که در آن گزینش و برداشت درختان در اُشکوب زبرین تودۀ جنگلی صورت میگیرد متـ . تُنُک کردن زبرین