ترجمه مقاله

رنگ آمیز

rang[']āmiz

۱. کسی که رنگ‌ها را به‌هم مخلوط کند؛ نقاش: ◻︎ از پی نقش‌های جان‌آویز / اختران نقش‌بند و رنگ‌آمیز (سنائی: ۲۱۸).
۲. [قدیمی، مجاز] حیله‌گر؛ نیرنگ‌باز؛ مکار: ◻︎ دلم ربودۀ لولی‌وشی‌ست شورانگیز / دروغ‌وعده و قّتال‌وضع و رنگ‌آمیز (حافظ: ۵۳۶).
۳. (صفت مفعولی) [قدیمی، مجاز] آمیخته با ریا؛ ریایی.

ترجمه مقاله