ترجمه مقاله

رمارم

ramāram

۱. گلهگله.
۲. دسته‌دسته؛ گروه‌گروه.
۳. پیدرپی؛ پیاپی.
۴. گوناگون: ◻︎ گویند که فرمانبر جم بود جهان پاک / دیو و پری و دام و دد و خلق رمارم (عنصری: ۲۰۲).
۵. مقابل.
۶. برابر: ◻︎ بسیار مگوی هر چه یابی / با خار مدار گُل، رمارم (ناصرخسرو: ۱۴۸).

ترجمه مقاله