رئالیستلغتنامه دهخدارئالیست . [ رِ ] (فرانسوی ، ص ) رآلیست . حقیقت گرای . واقعبین . واقعگرای . حقیقت بین . طرفدار و پیرو مکتب رآلیسم .آنکه پیرو مکتب رآلیسم است . رجوع به رئالیسم شود.
realestدیکشنری انگلیسی به فارسیواقعی است، واقعی، حقیقی، راستین، عملی، حسابی، صمیمی، طبیعی، موجود، غیر مصنوعی، بی خدشه
کارته لیهلغتنامه دهخداکارته لیه . [ ت ِ ی ِ ] (اِخ ) پیر. مجسمه ساز فرانسوی متولد در پاریس ، وی هنرمندی قوی دست و رئالیست بود. (1757 - 1831 م .).
کاستانیولغتنامه دهخداکاستانیو. [ ی ُ ] (اِخ ) اندرآ دل . نقاش ایتالیائی ، متولد در «کاستانیو»، واقع در «موجللو» شاگرد «اوچللو» . وی در نقاشی یک رئالیست تواناست و علاوه بر آن در دورنما نیز مهارت دارد. (1390 - 1457 م .).
الیتلغتنامه دهخداالیت . [ اِ ی ُ ] (اِخ ) جورج . نام مستعار مری آن اوانس . زن رمان نویس و رئالیست انگلیسی (1819-1880م .). او راست : رمانهای ادم بد ، سایلس مارنر ،آسیاب در فلاس و جز آن .
گنکورلغتنامه دهخداگنکور. [ گ ُ ] (اِخ ) ادموند هوات دُ (1822 - 1896 م .). در نانسی متولد شد. وی رمان نویس رئالیست فرانسوی و نویسنده ٔ ژرمنی لاسرتو ، رنه موپرن و هنر در قرن هیجدهم و غیره است .
گورکیلغتنامه دهخداگورکی . [ گُرْ ] (اِخ ) الکسیس ماکسیموویچ پیشکوف ، معروف به ماکسیم (1868 - 1936 م .). نویسنده ٔ روس که در نیژنی نووگورود متولد شد. برخی از آثارش عبارتند از: زندگانی کودکی من ، ولگردان ، مادر. سبک او سبک رئالی