ترجمه مقاله

ذبح

zebh

۱. گلو بریدن.
۲. سر بریدن گاو یا گوسفند.
۳. [قدیمی] خفه کردن.
۴. (اسم) [قدیمی] کشته؛ سربریده؛ گلوبریده.

بسمل، قربانی، کشتار، کشتن

ترجمه مقاله