ترجمه مقاله

خشکیدن

xoškidan

۱. از میان رفتن آب و رطوبت چیزی؛ خشک شدن.
۲. از رشد و نمو افتادن و پژمرده شدن.
۳. یخ زدن.
۴. [مجاز] متعجب شدن.

۱. پژمردن، پژمردهشدن
۲. خشک شدن، خوشیدن، بیطراوتشدن، بیآب شدن، خشکیده شدن، تفتیده شدن ≠ سبز شدن
۳. بیآب شدن
۴. منجمد شدن، یخ زدن
۵. مات بردن، مبهوت شدن، متحیرشدن، تعجب کردن

ترجمه مقاله