ترجمه مقاله

خدوک

xa(o)duk

۱. رشک؛ حسد: ◻︎ از حسد فتح تو خصم تو پی کرد اسب / همچو جحا کز خدوک چرخهٴ مادر شکست (انوری: ۹۲).
۲. قهر؛ خشم.
۳. غصه.
۴. (صفت) آشفته؛ پریشان.

۱. آزرده، اندوهناک، پریشان، غمگین، مغموم
۲. اندوه، غصه، غم، ملال
۳. حسادت، حسد، رشک
۴. خشم، غضب، قهر

ترجمه مقاله