ترجمه مقاله

خادم

xādem

۱. خدمت‌کننده؛ خدمتگزار.
۲. نوکر؛ خدمتکار.
۳. [قدیمی، مجاز] مطیع.
۴. (تصوف) [قدیمی] کسی که در خانقاه به درویشان خدمت می‌کند.

آغا، برده، بنده، پرستار، پیشکار، چاکر، خدمتکار، خدمت کننده، خدمتگر، خدمتگزار، غلام، مددکار، مستخدم، نوکر ≠ مخدوم، آقا، ارباب

پیشکار

ترجمه مقاله