حجرالاسودفرهنگ فارسی عمیدسنگ سیاهی که آن را به دیوار کعبه نصب کردهاند و حاجیان هنگام طواف کعبه آن را لمس میکنند.
حجرالاسودلغتنامه دهخداحجرالاسود. [ ح َ ج َ رُل ْ اَس ْ وَ ] (اِخ )سنگی است سیاه رنگ که بر دیوار رکن کعبه منصوب است وحاجیان هنگام طواف کعبه تبرکاً لمس آن کنند. رجوع به کلمه ٔ حج شود. و پیش از اسلام نیز این سنگ مورد احترام اعراب بوده است . یاقوت گوید:... قال عبداﷲبن العباس لیس فی الارض شی ٔ من الجنة
سنگ سیاهلغتنامه دهخداسنگ سیاه . [ س َ گ ِ ] (اِخ ) حجرالاسود. (شرفنامه ٔ منیری ) : بشب چون مردمک را جلوه گاه است که در کعبه محک سنگ سیاه است . حکیم زلالی (از آنندراج ).رجوع به حجرالاسود شود.
ملتزملغتنامه دهخداملتزم . [ م ُ ت َ زَ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک رکن یمانی در محاذی کعبه ، حاجتمندان در آنجا دعا می کنند. (غیاث ) (آنندراج ). بین حجرالاسود و باب کعبه واقع شده در مکه ٔ معظمه . (از معجم البلدان ). نام آن جایی که در مابین در کعبه و حجرالاسود می باشد. (ناظم الاطباء) <span class="h
استلامفرهنگ فارسی عمیددست مالیدن و بوسه زدن به چیزی به قصد تبرک.⟨ استلام حجر: (فقه) دست مالیدن به حجرالاسود در ضمن مناسک حج.