حاصلخیزی خاکsoil fertilityواژههای مصوب فرهنگستانقابلیت خاک در تأمین آب و مواد مغذی و بستری مناسب برای رشد گیاه
خصبدیکشنری عربی به فارسیبارور , برومند , پرثمر , حاصلخيز , پراثر , پربرکت , بارور کردن , حاصلخيز کردن , لقاح کردن , کود دادن
حاصلخیزی خاکsoil fertilityواژههای مصوب فرهنگستانقابلیت خاک در تأمین آب و مواد مغذی و بستری مناسب برای رشد گیاه