جسکلغتنامه دهخداجسک . [ ج َ ] (اِ) رنج و بلا. (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). محنت و رنج و بلا. (برهان ). در اوستا یَسْک َ ، بمعنی ناخوشی . (از حاشیه ٔ برهان معین ). درد و رنج و بلا. (غیاث اللغات ). آفت . محن . (یادداشت مؤلف ). جَسَک . (ناظم الاطباء) : رافضی را ب
جسکلغتنامه دهخداجسک . [ ج َ س َ ] (اِ) همان جَسْک بمعنای درد و رنج وبلا است . (از ناظم الاطباء). رجوع به این کلمه شود.
جسکفرهنگ فارسی عمید۱. رنج؛ آزار.۲. بلا؛ محنت؛ آفت؛ ناخوشی: ◻︎ مرگ و جسک ای اهل انکار و نفاق / عاقبت خواهد بُدَن این اتفاق (مولوی: ۴۲۰)، ◻︎ رافضی را بماند در گردن / جکجک و مرگ و جسک و جان کندن (سنائی۱: ۲۳۳).
زشکلغتنامه دهخدازشک . [ زُ ] (اِخ )دهی از دهستان شاندیز است که در بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد و 24 هزارگزی شمال باختری طرقبه واقع است و 1185 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
پجشکلغتنامه دهخداپجشک . [ پ ِ ج ِ ] (اِ) طبیب . پزشگ . مُعالج . (مهذب الاسماء): و محمدبن زکریا پجشگ از آنجا [ ری ] بود. (حدود العالم ).
پزشکلغتنامه دهخداپزشک . [ پ ِ زَ / زِ ] (اِ) کسی که بدرد بیماران رسیدگی کند و بتدبیر و دارو شفا بخشد. پزشک .بجشک . طبیب . متطبب . حکیم . آسی . مُعالج : بر روی پزشک زن میندیش چون هست درست بیسیارت . رودکی .<
جسکرلغتنامه دهخداجسکر. [ ج َ ک َ ] (اِخ ) یا کسکر. از شهرهای گیلان بود. دمشقی در شرح شهرهای آن ناحیه می نویسد: و آنها عبارت اند از: لاهیجان وکوتم و کوچصفان (کوچصفهان ) و همام و شهر رشت و تولیم و فومن و نبغش و جسکر و... و در فهرست همین تألیف جسکر یا کسکر آمده است .رجوع به ص <span class="hl" d
جسگلغتنامه دهخداجسگ . [ ج َ ] (اِ) جَسْک . رنج و محنت و بلا. (یادداشت مؤلف ) : عقل خندد بزیر دامن دربر کر جسگ و کور سوزنگر.سنائی .
نسکلغتنامه دهخدانسک . [ ن َ ] (اِ) در اراک (سلطان آباد): نشک (عدس ). این کلمه به صورت نرسک و نرسنگ هم آمده . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نام غله ای است که به عربی عدس می گویند. (برهان قاطع). عدس . (لغت فرس اسدی ) (آنندراج ) (جهانگیری ) (اوبهی ) (دهار) (غیاث اللغات ). مرجومک . مرجمک . دانچه
جسکرلغتنامه دهخداجسکر. [ ج َ ک َ ] (اِخ ) یا کسکر. از شهرهای گیلان بود. دمشقی در شرح شهرهای آن ناحیه می نویسد: و آنها عبارت اند از: لاهیجان وکوتم و کوچصفان (کوچصفهان ) و همام و شهر رشت و تولیم و فومن و نبغش و جسکر و... و در فهرست همین تألیف جسکر یا کسکر آمده است .رجوع به ص <span class="hl" d