جزوه دانلغتنامه دهخداجزوه دان . [ ج ُزْ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) خریطه . (یادداشت مؤلف ). آنچه دفترچه و جزوه در آن جای دهند. جعبه ای که جزوه های قرآن مجید در آن نهند. رجوع به جزودان شود.
جزوعلغتنامه دهخداجزوع . [ ج َ ] (ع ص )ناشکیبا و زاری کننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). ناشکیبا. (دهار) (مهذب الاسماء). بسیار جزع کننده . بی شکیبا. بسیار بی تابی کننده . بسیار ناشکیبایی کننده . (یادداشت مؤلف ) : و ذوالصبر محمود علی کل
جزوعلغتنامه دهخداجزوع . [ ج ُ ] (ع مص ) ناشکیبائی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). جَزَع . (از متن اللغة) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
جزوهلغتنامه دهخداجزوه . [ ج ُزْ وَ / وِ ] (از ع ، اِ) واحد جزو. یک جزو از چندین جزو . || کتابچه . دفترچه . (ناظم الاطباء). بمعنی دفتر بر وزن غرفه و جمع آن جزوات بر وزن غرفات و در لغت موجود نیست . (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ <span class="hl
جزویهلغتنامه دهخداجزویه . [ ج ُزْ وی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) (قضیه ٔ...) قضیه ای است که در آن حکم بر بعض افراد موضوع حمل شده باشد. مقابل قضیه ٔ کلیه . خواجه نصیر آرد: اگر کمیّت (موضوع ) مذکور بود قضیه را محصوره خوانند و آن دو گونه بود: یا حکم بر همه ٔ اشخ
pocket bookدیکشنری انگلیسی به فارسیکتاب جیبی، کیف بغلی، کتابچه یا دفتر بغلی، جزوه دان، جای کاغذ یا اسکناس پول
کتاب الجيبدیکشنری عربی به فارسیکيف بغلي , جزوه دان , جاي کاغذ يا اسکناس پول , درامد , کتابچه يا دفتر بغلي , کتاب جيبي
جزوهلغتنامه دهخداجزوه . [ ج ُزْ وَ / وِ ] (از ع ، اِ) واحد جزو. یک جزو از چندین جزو . || کتابچه . دفترچه . (ناظم الاطباء). بمعنی دفتر بر وزن غرفه و جمع آن جزوات بر وزن غرفات و در لغت موجود نیست . (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ <span class="hl
جزوهلغتنامه دهخداجزوه . [ ج ُزْ وَ / وِ ] (از ع ، اِ) واحد جزو. یک جزو از چندین جزو . || کتابچه . دفترچه . (ناظم الاطباء). بمعنی دفتر بر وزن غرفه و جمع آن جزوات بر وزن غرفات و در لغت موجود نیست . (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ <span class="hl