تیروئیدفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) غدهای درونریز در گردن و جلوِ حنجره، تقریباً به شکل H، و به وزن ۲۵ تا ۳۰ گرم که هورمونی به نام تیروکسین را برای تنظیم سوختوساز بدن میسازد.۲. (پزشکی) [عامیانه، مجاز] بیماری غدۀ تیروئید.
تیروئیدفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) غده ای است در زیر گلو که ماده ای به نام تیروکسین را در خون ترشح می کند. بزرگ شدن بیش از اندازة این غده ، گواتر نامیده می شود. اگر مادة ترشحی این غده کم شود باعث باد کردن پوست بدن می شود. بریدن این غده در پستانداران پیش از بلوغ باعث کوتاهی قد و توقف رشد غدد تناسلی می شود، سپردیس (فره ).
پوشچنگار وارویشی تیروئیدanaplastic carcinoma of thyroid gland, undifferentiated carcinoma of thyroid gland, anaplastic thyroid carcinomaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پوشچنگار تیروئید که یاختههای غیرعادی و بسیار متنوع آن ممکن است سالها خاموش بمانند و ناگهان تهاجم خود را آغاز کنند متـ . پوشچنگار وارویشی سپردیس
پیترودلغتنامه دهخداپیترود. (اِخ ) نام ده کوچکی دارای صد خانوار از توابع انارمرز در ساری مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو ص 48 و 49 بخش انگلیسی ).
چترودلغتنامه دهخداچترود. [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان که در 54هزارگزی شمال کرمان بر سر راه فرعی کرمان به راور واقع شده . جلگه و معتدل است و 3000 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و ح
چترودلغتنامه دهخداچترود. [ چ َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است از بلوک سرآسیاب کرمان که در نزدیکی هوتک و هشت فرسخی شمال شرقی کرمان واقع میباشد. جائی خوش آب و هواست ، باغات مشجر زیاد دارد و انگور و انارش بخوبی ممتاز است . آب این قریه از دو رشته قنات و از چشمه ای است که از کوه جا
ترؤدلغتنامه دهخداترؤد. [ ت َ رَءْ ءُ ] (ع مص ) بحرکت آمدن و وزیدن باد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بحرکت آمدن باد و به چپ و راست متمایل شدن آن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || برخاستن ، پس لرزه گرفتن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || سایه افکندن و
پوشچنگار وارویشی تیروئیدanaplastic carcinoma of thyroid gland, undifferentiated carcinoma of thyroid gland, anaplastic thyroid carcinomaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پوشچنگار تیروئید که یاختههای غیرعادی و بسیار متنوع آن ممکن است سالها خاموش بمانند و ناگهان تهاجم خود را آغاز کنند متـ . پوشچنگار وارویشی سپردیس
غده ٔ پاراتیروئیدلغتنامه دهخداغده ٔ پاراتیروئید. [ غ ُدْ دَ / دِ ی ِ رُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) این غده از نظر ترشح داخلی و اثر فیزیولوژیکی دارای اهمیت خاصی است . تعداد این غده چهارتاست : دوتای آن در بالای غده ٔ تیروئید و تقریباً چسبیده به غده ٔ تیروئید است و دوتای دیگر
پاراتیروئیدفرهنگ فارسی عمیدغدد درونریزی بهصورت دانههای کوچک به رنگ زرد مایل به سرخ که در سطح خلفی غدل تیروئید قرار دارد و هورمون خاصی ترشح میکند.
پوشچنگار وارویشی تیروئیدanaplastic carcinoma of thyroid gland, undifferentiated carcinoma of thyroid gland, anaplastic thyroid carcinomaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پوشچنگار تیروئید که یاختههای غیرعادی و بسیار متنوع آن ممکن است سالها خاموش بمانند و ناگهان تهاجم خود را آغاز کنند متـ . پوشچنگار وارویشی سپردیس
پاراتیروئیدفرهنگ فارسی معین(رُ) [ فر. ] (اِ.) دو زوج غده که در طرفین غدة تیروئید قرار دارند، به طوری که دو تا در بالا و دو تا در پایین قرار گرفته ، عمل این غده ها تنظیم و بررسی متابولیسم بدن است و حذف غده های مزبور موجب مرگ حیوان یا انسان می شود. این غده ها خاصیت ضد سم نیز دارند و برداشتن آن ها سبب ایجاد تشنجات در بدن انسان م