توفیهلغتنامه دهخداتوفیه . [ ت َ ] (ع مص ) در بیت زیر از سنائی به معنی تَوفیَه آمده است : آن ز توفیه و صیانت ملک را خیرات بخش وآن ز توجیه ودیانت شرع را اندیشه خوار. سنائی .رجوع به توفیة شود.
توفةلغتنامه دهخداتوفة. [ ت َ ف َ ] (ع اِ) لغزش و خطا. یقال : طلب علی توفة.ج ، توفات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
توفةلغتنامه دهخداتوفة. [ ف َ ] (ع اِ) مافیه توفة و لاتافة؛ نیست در آن عیب یا زیادتی یا حاجت یا درنگ و کاهلی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
توفیةلغتنامه دهخداتوفیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) تمام کردن . (تاج المصادر بیهقی ). تمام بدادن . (زوزنی ) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). تمام دادن و نیک وفا کردن . (غیاث اللغات ). گزاردن حق کسی را به تمام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اصطلاح فن خط) آن است
تافهلغتنامه دهخداتافه . [ ف ِه ْ ] (ع اِ) چیز حقیر و اندک . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). حدیث : کانت الید لاتقطع فی الشی ٔ التافه . (منتهی الارب ).
وَفَّاهُفرهنگ واژگان قرآنتمام و کامل به او ميرساند (توفية به معناي رساندن حق به صاحب آن است ، البته رساندن بطور کامل)
وُفِّيَتْفرهنگ واژگان قرآنتمام و کامل داده شد (ازمصدر توفية به معناي رساندن حق به صاحب آن است ، البته رساندني بطور کامل)
تُوَفَّوْنَفرهنگ واژگان قرآنبه طور کامل به شما رسانده می شود(ازمصدر توفية به معناي رساندن حق به صاحب آن است ، البته رساندن بطور کامل)
تُوَفَّىٰفرهنگ واژگان قرآنبه طور کامل رسانده می شود(ازمصدر توفية به معناي رساندن حق به صاحب آن است ، البته رساندن بطور کامل)
نُوَفِّفرهنگ واژگان قرآنبه طورکامل می رسانیم (ازمصدر توفية به معناي رساندن حق به صاحب آن است ، البته رساندن بطور کامل)