ترجمه مقاله

تمهید

tamhid

۱. آماده‌ کردن.
۲. مقدمه چیدن.
۳. [قدیمی] آسان ساختن.
۴. [قدیمی] گسترانیدن.
۵. [قدیمی] هموار کردن.

۱. آمادگی، آمادهسازی، تدارک، تدبیر، تهیه، چاره، زمینهسازی، مقدمهچینی
۲. آماده کردن، آراستن، فراهم کردن
۳. زمینهسازی کرن، مقدمه چیدن
۴. گسترانیدن، هموار کردن، پهن کردن

ترجمه مقاله