ترجمه مقاله

تسخیر

tasxir

۱. رام ‌کردن؛ فرمان‌بردار کردن.
۲. مغلوب ‌کردن.
۳. [قدیمی] به کار بی‌مزد واداشتن.

۱. استیلا، اشغال، تسلط، تصرف، چیرگی، غلبه، فتح، مسخرسازی
۲. جادو، سحر، فسون، فسونگری
۳. رامسازی، مطیعسازی ≠ سرکش
۴. رام کردن، فرمانبردار کردن، مطیع گردانیدن
۵. تصرف کردن
۶. جادو کردن، افسون کردن

شکست

ترجمه مقاله